تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته)

ساخت وبلاگ
رویایی کوتاه در یک شب بی فردامن امشب تا سحر خوابم نخواهد بردهمه اندیشه ام اندیشه فرداستوجودم از تمنای تو سرشار استزمان در بستر شب خواب و بیدار استهوا آرام،شب خاموش، راه آسمان ها باز...خیالم چون کبوترهای وحشی می کند پرواز...رود آنجا که می بافند کولیهای جادوگیسوی شب راهمان جاها،که شب ها در رواق کهشان ها عود می سوزند؛همان جاها، که اخترها، ببام قصرها،مشعل می افروزند؛همان جاها که پشت پرده شب، دخترخورشید ردا را می آرایند؛همین فردای افسون ریز رویاییهمین فردا که راه من بسته استهمین فردا که روی پرده پدار من پیداستهمین فردا که ما را روز دیدیر است!همین فردا که ما را روز آغوش نوازش هاست!همین فردا، همین فردا...... من امشب تا سحر خوابم نخواهد برد!زمان، در بستر شب خواب و بیدار استسیاهی تار می بند،چراغ ماه لرزان، از نسیم سرد پاییز استدل بی تاب و بی آرام من ، از شوق لبریز استبهرسو، چشم من رو می کند: فرداست!سحر از ماورای ظلمت شب می زند لبخندقناری ها سرود صبح می خوانند......من آمجا چشم در راه توام. ناگاه:ترا از دور میبینم که میایی،ترا از دور می بینم که می خندی،ترا از دور می بینم که می خندی و میایی،نگاهم تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته)...
ما را در سایت تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته) دنبال می کنید

برچسب : شعر چشمان تو از فریدون مشیری, نویسنده : beheshtebastana بازدید : 292 تاريخ : دوشنبه 29 آذر 1395 ساعت: 23:06

میدونم توی این هیاهوی خرافات و جهت گیری های خالی از اندیشه ممکنه یه سری افراد هزاران برچسب بزنند ولی در مباحث آکادمیک بازشناسی اندیشه و تاریخ علم جای هیچ گونه تعصبات ملی و مذهبی نیست.به بیان دیگر اصلا لفظهیچ جایگاهی ندارد.این نوع نگاه ها اصلا و ابدا زنده نگاه داشتن هویت نیست بلکه تخریب داشته هایمان است.فرا از مساله ی اینکه مولوی و خیام حافظ و کوروش و پورسینا کجایی هستند و اصلا تاریخ تصوف و عرفان و حقوق بشر مرتبط به کدام دوره ی تاریخی و از چه ملتی برخواسته است مهم شناخت خود این تفکرات است.گاهی ما صورت مساله را فدای حل آن میکنیم.لابد توقع داریم دموکراسی ملی هم بر ما حکمرانی کند...   تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته)...
ما را در سایت تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته) دنبال می کنید

برچسب : پیام کوتاه عاشقانه برای همسر,پیام کوتاه عاشقانه,پیام کوتاه دوست داشتن, نویسنده : beheshtebastana بازدید : 217 تاريخ : دوشنبه 29 آذر 1395 ساعت: 23:05

در روز دوبار از خود بی خود میشوم.زمانی که شعری را از زنی تنها میخوانم و زمانی که صدای زنی موسیقی شبانه ی من است... در این زمانه خاموش دلیل بی قراری و خشونتمان حذف شدن جنس زن از بطن جامعه است.حذف فیزیکی  فکری زنان تنها خشونت علیه زنان نیست.خودزنی مردان در باتلاق خودشیفتگی است. چه کسی شعر و صدای فروغ را خاموش کرد؟... حقوق صوری زنان شعور انسانی را به بازی میگیرد.نشسته ایم یک طرف الاکلنگ و با خودمان بازی میکنیم دریغ از اینکه جامعه ی رو به انحطاط از ریشه فاسد میشود.چه کسی گفته زن شاعر و خواننده نشود؟چه کسی گفته زن رئیس جمهور نشود؟با کدامین انصاف ارث زن را نصف مردها دانستیم؟ورزشمان هم که به کنار.عقل زن نصفه مرد است یا گوینده ی این سخن؟آیا به زن به چشم انسان نگاه کردیم یا به مردها به چشم حیوان؟هنگام نوشتن قوانین خواب بودیم یا خودمان را زده بودیم به خوابی؟تفکیک انسان به دو کلمه ی مرد و زن شروع تبعیض است یا کلاه گذاشتن سر اندیشه؟شیر زن یعنی زن از هر نظر از مرد پایین تر است و زن مافوق بشری تازه میشود مرد!!!!!!!!هع افسوس در این بازار حراج انسانیت انسانی دیدم که به زور سرش لچک کرده بودند.... تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته)...
ما را در سایت تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته) دنبال می کنید

برچسب : بانوی من,بانوی من ستار,بانوي من, نویسنده : beheshtebastana بازدید : 256 تاريخ : دوشنبه 29 آذر 1395 ساعت: 23:05

سنت من، نگاه بانویی است که با وجود پسر 6 ساله اش در کافه نادری منو ربود و در عشقش مدفون کرد.لب هایی که گاهی مرا تا شب معراج برد و بدنش کعبه ام شد.

تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته)...
ما را در سایت تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته) دنبال می کنید

برچسب : کعبه,کعبه زرتشت,کعبه و بتخانه بهانه است, نویسنده : beheshtebastana بازدید : 241 تاريخ : دوشنبه 29 آذر 1395 ساعت: 23:05

راه رویام و چه زود دزدیدمن یلدام، شب ِ دور از خورشیدباز پاییز شد و باد چرخید وهوس چو گیاهی مرموز روییداو رویید و درخت از این همه دردچو نگاهم خشکیدتا دیروز قدمی بردارمن رو باز به شروعش بگذارتو زیبایی و بی پروایی ومن که از این دلتنگی بیماربا من حوصله کن در این شب ِ کورتو همیشه دل یار.. *** تو شب ِ بیدار منیهمه جا تکرار منیگرچه بی من، گر چه که دوردل ِ من، دل یار منیتو شب ِ بیدار منیهمه جا تکرار منیگرچه بی من، گر چه که دوردل ِ من، دل یار منی *** نور آرام به درخت باریدبرگ رقصان به سقوطش خندیدباز پاییز شد و باد چرخید وهوس چو گیاهی مرموز روییداو رویید و درخت از این همه دردچو نگاهم خشکیدماه پنهان ِ و راه دشوارمن در حال ِ غروبم این بارباش در خوابم و در بیدارم ومن رو در این تنهایی مگذاربا من حوصله کن در این شب ِ کورتو همیشه دل یار تو شب ِ بیدار منیهمه جا تکرار منیگرچه بی من، گر چه که دوردل ِ من، دل یار منیتو بگو درمان ِ تو چیستتو بگو دل یار ِ تو کیستتو بگو این ها همه روسببی جز فاصله نیست..تو شب ِ بیدار منیهمه جا تکرار منیگرچه بی من، گر چه که دوردل ِ من، دل یار منیدل ِ من، دل یار منیدل ِ من، دل ی تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته)...
ما را در سایت تولد دوباره(بهشت گمشده گذشته) دنبال می کنید

برچسب : یلدا عباسی,یلدا مبارک,یلدا عصار, نویسنده : beheshtebastana بازدید : 545 تاريخ : دوشنبه 29 آذر 1395 ساعت: 23:05